English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6081 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
brown minor U براون کهتر یا ان براون که زودتر به اموزشگاه امده است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
brown major U براون مقدم یاانکه زودتر به اموزشگاه امده است
braun tube U لامپ براون
brown major U براون بزرگتر
brown sequard syndrome U نشانگاه براون- سکار
spearman brown prophecy formula U فرمول پیشگویی اسپیرمن-براون
b & s gauge U اندازه براون- شارپ سیم
brown & sharpe wire gauge U اندازه براون- شارپ سیم
First come first served. U هرکس اول (زودتر ) بیاید زودتر کارش انجام می شود
juniors U کهتر
afterborn U کهتر
Jun U کهتر
junior U کهتر
inferiors U کهتر
inferior U کهتر
less U کهتر
caddying U دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
ultimogeniture U اصول رسیدن میراث به فرزند کهتر حق کهتری
caddies U دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
caddied U دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
caddie U دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
sooner U زودتر
as early aspossible U هر چه زودتر
as soon as possible U هر چه زودتر
earlier U زودتر
early as possible U هرچه زودتر
junior U زودتر تازه تر
juniors U زودتر تازه تر
You should have told me earlier. U باید زودتر به من می گفتی
previously U زودتر اتفاق افتادن
he predeceased his son U زودتر از پسرش مرد
previous U آنچه زودتر رخ میدهد
the volume that preceded U جلدی که زودتر یاجلوتر منتشر شد
prematureness U نابهنگامی زودتر از موقع بودن
whichever is the sooner U هر کدام که زودتر رخ بدهد [قانون]
shake a leg <idiom> U تکان بخوری ،زودتر راه رفتن
to arrive in good time U خیلی زودتر از وقت ملاقات رسیدن
almamater U اموزشگاه
education center U اموزشگاه
school U اموزشگاه
schools U اموزشگاه
early bird catches the worm <idiom> U هرکسی زودتر بیداربشود بیشتر بدست میآورد
first come, first served <idiom> U هرکی زودتر بیاد اول نوبت اوست
Can I go earlier today, just as a special exception? U اجازه دارم امروز استثنأ زودتر بروم؟
head master U مدیر اموزشگاه
hedge school U اموزشگاه پست
dominie U رئیس اموزشگاه
dogo U اموزشگاه جودو
vocational school U اموزشگاه حرفهای
night school U اموزشگاه شبانه
night schools U اموزشگاه شبانه
interscholastic competition U مسابقه اموزشگاه ها
private school U اموزشگاه خصوصی
private schools U اموزشگاه خصوصی
truant U از اموزشگاه گریززدن
preparatory school U اموزشگاه امادگی
preparatory schools U اموزشگاه امادگی
academies U دانشگاه اموزشگاه
truants U از اموزشگاه گریززدن
school report U گزارش اموزشگاه
foundation school U اموزشگاه موقوف
comprehensive school U اموزشگاه جامع
comprehensive schools U اموزشگاه جامع
parochial school U اموزشگاه کلیسایی
special school U اموزشگاه استثنایی
principal of a school U مدیر اموزشگاه
technical school U اموزشگاه فنی
training school U اموزشگاه حرفهای
schoolmistresses U مدیره اموزشگاه
nongraded school U اموزشگاه بی دانشپایه
schoolmistress U مدیره اموزشگاه
schools U پیروان یک مکتب اموزشگاه
schoolhouse U ساختمان یاعمارت اموزشگاه
schoolhouses U ساختمان یاعمارت اموزشگاه
school fee U ماهیانه یا شهریه اموزشگاه
school pence U پول هفتگی اموزشگاه
school slang U اصطلاح ویژه اموزشگاه
boarding school U اموزشگاه شبانه روزی
boarding schools U اموزشگاه شبانه روزی
manege U اموزشگاه اسب سواری
lockups U تعطیل کردن اموزشگاه
lockup U تعطیل کردن اموزشگاه
conservatoire U اموزشگاه هنرهای زیبا
school U پیروان یک مکتب اموزشگاه
to play the truant U از رفتن به اموزشگاه طفره زدن
industrial school U اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
interscholastic U واقع شونده درمیان اموزشگاه ها
lead U پایی که در پرش از روی مانع زودتر از پای دیگر بلند میشود
leads U پایی که در پرش از روی مانع زودتر از پای دیگر بلند میشود
ragged school U اموزشگاه مجانی برای بچههای بینوا
full timer U بچهای که درهمه ساعات اموزشگاه دراموزشگاه میما
school doctor U استاد دانشگاه یا اموزشگاه الهیات در قرنهای میانه
prefectoral U مبنی براداره اموزشگاه بدست مشتی ازشاگردان یامبصران
mixed school U اموزشگاه مختلط اموزشگاهی که پسران ودختران با هم درس می خوانند
gibbous U بر امده
who came? U کی امده
incoming U امده
fordone U از پا در امده
ridgy U بر امده
who came? U که امده
piggybacking U استفاده از پیام ارسالی برای انتقال تصدیق از یک پیام که زودتر دریافت شده است
underhung U پیش امده
exserted U پیش امده
exserted U بیرون امده
red hot U تاب امده
peregrin or rine U از خارجه امده
new come U تازه امده
projective U جلو امده
prognathic U پیش امده
left over U زیاد امده
protractive U جلو امده
protrudent U جلو امده
unbred U بدببار امده
impassionate U به جنبش امده
prognathous U پیش امده
protrusive U جلو امده
protrusile U جلو امده
leavened bread U نان ور امده
exopathic U ازبیرون امده
jutting U پیش امده
overshot U پیش امده
landed U فرود امده
saleintiant U بیرون امده
jamb U تیربیرون امده
overdue U دیر امده
jambs U تیربیرون امده
in U :رسیده امده
in- U :رسیده امده
red-hot U تاب امده
worked up U ازکار در امده
getting U بدست امده
worker U ازکار در امده
enthetic U ازبیرون امده
aggregate U جمع امده
saleint U بیرون امده
gets U بدست امده
get U بدست امده
aggregates U جمع امده
activity U روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند
activities U روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند
clamper U مداری که سطح سیگنال را از نوک اسکن کردن یا سایر وسایل ورودی به بیشترین حد محدود میکند زودتر از وقتی که به یک مقدار عددی تبدیل شود
peregrine U ازخارجه امده مسافر
unhandy U مشکل بدست امده
neoteric U تازه بدنیا امده
twinborn U دوقلو بدنیا امده
petiolar U از برگدم بیرون امده
born in the purple U در نازونعمت بدنیا امده
projecting jaw U ارواره پیش امده
cantilever U تیر پیش امده
bay window U پنجره پیش امده
beetle brow U پیشانی پیش امده
apogean U از زمین بالا امده
self born U از خود بوجود امده
you might have come U باید امده باشید
ecstatically U بوجد امده نشئهای
ecstatic U بوجد امده نشئهای
bay windows U پنجره پیش امده
take steps U اقدامات بعمل امده
inchoate U تازه بوجود امده
to run short U زیر short امده است
prognathous U دارای ارواره پیش امده
to t. to account U زیر account امده است
ramus U قسمت بر امده واطاله یافته
lug U هر عضو جلو امده چیزی
rimrock U لبه بر امده صخره مزبور
vizor U لبه پیش امده کلاه
prognathic U دارای ارواره پیش امده
his stomach sticks out U شکمش پیش امده است
extrusive U اخراج کننده بیرون امده
flange U لبه بیرون امده چرخ
flanges U لبه بیرون امده چرخ
instances have occurred that U مواردی پیش امده است
bucktooth U دندان گراز یا پیش امده
lugs U هر عضو جلو امده چیزی
lugging U هر عضو جلو امده چیزی
lugged U هر عضو جلو امده چیزی
hardly earned money U پول سخت بدست امده
weather worn U تحت تاثیر هوا در امده
air landed U فرود امده از راه هوا
visors U لبه پیش امده کلاه
bow windows U پنجره پیش امده کمانی
bow window U پنجره پیش امده کمانی
venose U دارای رگهای متعددوبر امده
visor U لبه پیش امده کلاه
forestage U قسمت جلو امده صحنه نمایش
biologic U بدست امده اززیست شناسی عملی
oversailing of facade U قسمت برجسته یا پیش امده بنا
ventricous U بادکرده دارای شکم پیش امده
whyŠthere is the answer U شرط در امده تقریبا معنی میدهد
the bird took its perch U مرغ فرود امده بر چوب قرارگرفت
ill gotten U با وسایل غیر مشروع بدست امده
kid glove U ازلای زرق وبرق بیرون امده
nook U قطعه زمین پیش امده برامدگی
bay window U پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
round-shouldered U دارای شانههای جلو امده شانه گرد
round shouldered U دارای شانههای جلو امده شانه گرد
bay windows U پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
dormer U پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
it is of doubtful proveance U معلوم نیست اصلا از کجا امده است
dormers U پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
post edit U ویرایش داده بدست امده ازمحاسبه قبلی
Recent search history Forum search
0برای محاسبه ضریب پایایی کل آزمون از فرمول اسپیرمن براون از چه فرمولی استفاده کنم؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com